« روزه داری، پرهیزکاری و قرب الهی »
"یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تـتـقون"
"ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزه بر شما واجب شده است، همانگونه که بر اقوام قبل از شما واجب شده بود، تا پرهیزکار شوید."(سوره بقره آیه 183)
در تورات و انجیل فرازهایی است که روزه را مدح میکند و آن را عظیم میشمارد و اما خود یهود و نصاری را میبینیم که تا عصر حاضر، در سال چند روز به اشکال مختلف روزه میگیرند؛ یا از خوردن گوشت و یا از آشامیدن شیر و یا از خوردن و آشامیدن به طور مطلق خودداری میکنند.در قرآن کریم داستان روزه زکریا و قصه روزه مریم از سخن گفتن، آمده است و در غیر قرآن مسأله روزه از اقوام بیدین نیز نقل شده، همچنانکه از مصریان قدیم و یونانیان و رومیان و حتی بت پرستان هندی تا به امروز نقل شده، که هر یک برای خود روزهای داشته و دارند، بلکه میتوان گفت اینکه روزه عبادت و وسیله تقرب است، از اموری میباشد که فطرت آدمی بر آن حکم میکند.
بت پرستان (همانگونه که اشاره شد) به منظور تقرب به الهه خود و در هنگامی که جرمی مرتکب میشدند، به منظور خاموش کردن فوران خشم خدایان خود روزه میگرفتند و همچنین وقتی حاجتی داشتند، به منظور برآمدنش دست به این عبادت میزدند. این قسم روزه در حقیقت معامله و مبادله بوده است؛ عابد با روزه گرفتن احتیاج معبود را بر میآورده تا معبود هم حاجت عابد را برآورد و یا او رضایت این را بدست میآورده، تا این هم رضایت او را حاصل کند.
ولی در اسلام روزه معامله و مبادله نیست؛ چرا که خداوند عز و جل بزرگتر از آنست که در حقش فقر و احتیاج و یا اثر پذیری و اذیت تصور شود. سخن کوتاه آنکه خداوند سبحان مبری و به دور از هر نقصی است؛ پس هر اثر نیکی که عبادتها داشته باشد – حال هر عبادتی که باشد – تنها عاید خود عبد میشود؛ همچنانکه اثر سوء گناهان نیز هر چه باشد به خود بندگان باز میگردد و این معنایی است که قرآن کریم به آن اشاره مینماید و میفرماید:
"اگر نیکی کنید به خود نیکی کردهاید و اگر بدی کنید نیز به خود بدی کردهاید."(1)
در خصوص روزه همین بازگشت آثار طاعت به انسان را بیان میکند و میفرماید: فایده روزه تقواست (لعلکم تتقون). فایده داشتن تقوا مطلبی است که احدی در آن شک ندارد؛ چرا که هر انسانی به وسیله فطرت خود این معنا را درک میکند که اگر بخواهد به عالم طهارت و رفعت متصل شود و به مقام بلند کمال و روحانیت ارتقاء یابد، اولین چیزی که لازم است به آن پایبند گردد، آنست که از افسار گسیختگی خود جلوگیری کند و بدون هیچ قید و شرطی سرگرم لذات جسمی و شهوات بدنی نباشد و خود را بزرگتر از آن بداند که زندگی مادی را هدف بپندارد و خلاصه آنکه خود را از هر چیزی که او را از پروردگار متعال مشغول سازد، بپرهیزد.
و این تقوا تنها از راه روزه و خودداری از شهوت بدست می آید و نزدیکترین راه و مؤثرترین و عمومیترین رژیم معنوی، به طوریکه همه مردم در همه اعصار بتوانند از آن بهرهمند شوند و نیز هم اهل آخرت و هم طالبان دنیا از آن سود ببرند، عبارتست از خودداری از شهوتی که همه مردم در همه اعصار مبتلای آن هستند و آن عبارت از شهوت شکم – اعم از خوردن و آشامیدن – و شهوت جنسی میباشد. اگر مدتی از این سه چیز پرهیز کنند، به تدریج نیروی خویشتن داری از گناهان در آنان قوت میگیرد و به مرور بر اراده خود مسلط میشوند. آن وقت در برابر هر گناهی عنان اختیار از کف نمیدهند و نیز در تقرب به خدا دچار سستی نمیشوند؛ چرا که روشن است کسی که دعوت خدا در اجتناب از خوردن و نوشیدن و عمل جنسی مباح را اجابت میکند، قطعا در اجابت دعوت به دوری از گناهان و نافرمانیها شنواتر و مطیعتر خواهد بود ...
« برگرفته از تفسیر المیزان(2)، تالیف علامه طباطبایی (ره) »
دوستان وبزرگواران گرامی درصورتی که درماه مبارک رمضان سوال شرعی برایتان پیش امد لطفا بدرقسمت نظر خواهی یامحبت دوستان سوال رابگذاریدتاجواب برایتان ارسال گردد
محمدعلی کریمی کارشناس مذهبی
غضب الهی درغیبت امام زمان
خدای متعال برای هدایت انسانها،امامان ازاهل بیت پیامبررامعرفی کردتامردم بامراجعه به ایشان ازگمراهی نجات یافته وبه سعادت ابدی برسند واین بزرگترین نعمت خدابرانسانهابوده است،زیراتنهاوسیله هدایت،همین چهارده معصوم هستند.امّت اسلام این افتخارراپیداکردندکه باسیزده نفرازاین بزرگواران زندگی کنندواز محضرآنها استفاده ببرندالبته باکمال تأسف ازامکان استفاده ای که برای امّت بود، تعدادبسیاراندکی استفاده صحیح کردندولی خداوندنعمت حضورایشان راتاقبل از آخرین امام ازمردم سلب نکرد.
بایدتوجه داشت که اگرخداوندنعمتی رابدون آنکه شخصی استحقاق آن راداشته باشدبه اوارزانی کنداین لطف خدا«فضل»نامیده می شودواگربعدازمدتی آن نعمت راسلب کرد،چون دراصل استحقاقی برای به دست آوردن آن نداشته است،ظلمی ازطرف خداوندبه اوصورت نگرفته وگرفتن آن نعمت عین«عدل»است.
برخداواجب نیست که همواره وبرای همه کس بافضل خودرفتارکندبلکه گاهی به فضل وگاهی هم به عدل خویش رفتارمی کندوهردوحالت حکیمانه است.
اماالبته هیچ لزومی نداردکه ماانسانهاهم ازحکمت رفتارمتفاوت خداوندبامخلوقات خود،سردرآوریم.آنچه اوانجام می دهدچه عدل وچه فضل، قطعاً حکیمانه است چه ماحکمت آن رابفهمیم وچه نفهمیم.فهم حکمت کارهای خدا هم،اگر امکان پذیر باشد،نوعاً ازطرق عدله نقلی میسراست ودرحدتشخیص و روشنگری عقل آدمی نمی باشد.
*سنت قطعی الهی درسلب نعمتها
یکی ازسنتهای الهی که درقرآن وروایات بیان شده این است:
خداوندوضعیت یک گروه راتغییرنمی دهدمگرآنکه خودشان وضع خودرا دگرگون کنند«رعد،آیه13»
این به دلیل آن است که خداوندنعمتی راکه به یک گروه عطافرموده تغییرنمیدهد مگرآنکه آنهاوضع خودرادگرگون کنند«انفال،آیه8»
امام باقرمی فرماید:قضای حتمی خدا این است که اگربه بنده اش نعمتی عنایت فرمایدآن نعمت را ازاونمی گیردمگرآنکه گناهی مرتکب شودکه استحقاق سلب آن نعمت راپیداکندواین مطلب همان قول خداونداست که فرمود:خداوندوضعیت یک گروه راتغییرنمیدهدمگرآنکه خودشان وضع خودرادگرگون کننند«تفسیرنورالثقلین،ج2»
این سنت الهی یکی ارمصادیق سبقت گرفتن رحمت خدابرغضب اوست،بنابراین هرچندگرفتن یک نعمت ازیک امّت،ظلم نسبت به آنهانیست اماطبق آنچه خود خدا مقرّرفرموده تاآن امت دربرابرنعمت خداوندناشکری وقدرناشناسی نکنند مبتلابه سلب آن نمی گردند.
باتوجه به این مقدمه می توان گفت: هرچندحکمت غیبت امام عصر(عج) برای مابه طورکامل روشن نشده وطبق احادیثی که دراین خصوص واردشده،علت آن پس ازظهورحضرت مشخص می گردد،امایکی ازحکمتها وعلتهایی که برای آن ذکر شده وبه خودمردم برمی گردد،مسأله غضب خداوندبرامت قدرناشناس پیامبرrمی باشد.نعمت حضورائمهu فضل بزرگی ازطرف خدابرامّت اسلام بوده است که متأسفانه به خاطرمعاصی خود،مبتلا به سلب آن گشته اند.
امام باقرمی فرمایند: وقتی خدای متعال برآفریده های خودغضب نماید،مااهل بیت را ازمجاورت باآنهادورمی کند.دراختیارمردم بودن امامان برای رجوع سهل وساده به ایشان،ازمصادیق فضل خداست ودورکردن امام ازدسترسی عادی به ایشان،مطابق عدل الهی است.آن فضل،براین عدل مقدّم بوده است ولی غضب خداسبب عدول ازفضل به عدل گردیدواین غضب هم نتیجه نافرمانی ومعصیت خودمسلمانان است.
به هرحال انکارنمی توان کردکه محرومیّت مردم ازاستفاده عادّی بردن ازامام زمانuدرزمان غیبت، ازبزرگترین محرومیّت هایی است که هیچ چیزجای آن را درزندگی نمی گیرد.ما ازاین بابت نه خرسندوخوشحال بلکه ناراضی وناراحت هستیم امانه ازخداوندکه عدل اوجای ناراحتی وناخرسندی نداردبلکه ازخودوگناه خودومردمان دیگری که سبب این غضب الهی رافراهم کرده اندبه خصوص که می دانیم خداوندباغیبت امام امّت رامتحان می کندوبسیاری ازامام شناسها دراین امتحان سرافکنده ومردودمی شوند.
*امتحان سخت دینداری درزمان غیبت
«امتحان»یکی ازحکمتهای الهی است که بنایه دلایل نقلی،درامرغیبت امام زمان وجودداشته است،امتحانی که بسیاری ازشیعیان موفقیتی درآن پیدانمی کنند.
امام کاظم میفرماید: صاحب این امر(ولایت وامامت)غیبتی داردکه درآن معتقدات به امامت هم ازاعتقادخودبرمی گردندوامرغیبت چیزی نیست جزامتحانی ازجانب خداکه خلق خودرابه آن می آزماید.
این امتحان خاصّ معتقدان به امامت است، ودیگران قبل ازاین رتبه،درامتحانهای قبل شکست خورده وازرده خارج شده انداکنون درزمان غیبت آخرین پیشوا، خداوند می خواهدثابت قدمهارا ازافرادسست ایمان وسطحی نگرجدانماید.
امام صادق می فرمایند:توجه داشته باشید،قسم به خدا امام شماسالهایی از روزگارتان رادرغیبت خواهدبودوشماموردآزمایش سخت قرارخواهیدگرفت تا آنجاکه گفته می شود: امام زمان ازدنیارفت،کشته شد،به هلاکت رسید.به کدام دره واردشد؟وهمانادیدگان مؤمنان برآن امام اشک می ریزدوشماهمچون کشتیهایی که گرفتار امواج دریاشده وسرنگون می شوند،سرنگون خواهیدشد.
انسان بایددراعتقادات خودسخت استوارباشدتا دراثراین سختیهاوناملایمات نلغزد و درعقایدخودسست نشود.ازاین جهت بایدازپیشوایان خودبسیارسپاس گزارباشیم که قبل ازآنکه زمان غیبت فرابرسد،مارا ازخطرات ولغزش گاههای آن آگاه کرده اند.
*ازیادبردن امام درزمان غیبت
امتحانِ غیبت کاررابه جایی می رساندکه اکثرکسانی که معتقدبه امامت امام غایب هستند،ازعقید? خودبرمی گردندودیگرچندان اسمی ازحضرت نمی برندویادی هم ازآن بزرگوارنمی کنند.
صَقربن ابی دُلَف می گوید:ازامام جوادشنیدم که می فرماید: امام بعدازمن پسرم علی است.امراو امرمن،سخن اوسخن من، واطاعت اواطاعت من است وامام پس از اوپسرش حسن است امراوامرپدرش واطاعت اواطاعت پدرش می باشد.
سپس حضرت سکوت فرمودند: عرض کردم: ای پسررسول خداپس امام بعد از حسن کیست؟حضرت گریه شدیدی کردندوسپس فرمودند: بعدازحسن پسرش، قائم به حق است که انتظارظهورش می رود.عرضه داشتم: ای پسررسول خدا،چرا ایشان قائم نامیده شده اند؟فرمودند: چون اوزمانی قیام می کندکه یادش مردهاست واکثرمعتقدان به امامت وی،ازعقید? خودبازگشته اند«اصول کافی،ج1ص336»
آری،آنقدربی وفایی وقدرناشناسی نسبت به امام زنده درزمان غیبت زیادمی شود که نام ویاد ایشان درجامعه می میردواکثرشیعیانش آن اعتقادی که بایدبه امامت ایشان داشته باشندازدست می دهند.
*حفظ دین درزمان غیبت
همانطورکه گذشت مهم ترین خطری که درزمان غیبت امام عصرما راتهدید می کندخطرازدست رفتن اعتقادات صحیح وبی دین شدن است.به همین جهت در خصوص زمان غیبت سفارشات اکیدی برمراقبت ازدین شده است.
امام کاظم می فرمایند: وقتی پنجمین فرزندازفرزندان امام هفتم غایب گردید، درمورددین خودبسیارمراقب باشیدوخدارادرحفظ آن فراموش نکنیدتامباداکسی شما را ازدینتان جداکند«اصول کافی،ج1ص336»
حفظ دین درزمان غیبت کارساده ای نیست وبه صرف اینکه انسان تصمیم قلبی بر انجام آن بگیرد، محقق نمی شود.تحقق هرچیزی راه خاصی داردکه بایدازآن راه واردشدوکسی که ازراهش واردنشود،نبایدانتظارحصول آن راداشته باشد.حفظ دین هم بایدازراه خودش باشد.
*دینداری غریبانه
اوضاع زمان غیبت یک اوضاع آرام وبی دردسرنیست شرایط به گونه ای است که انسان نبایدازخطراتی که دینش راتهدیدمی کند، غافل شود.غفلت ازاین امرهمان وازدست رفتن دین همان.انسان بایدبه مصلحت خودش بیندیشدومشکلات زندگی اورا ازسعادت خویش غافل نسازد.به تعبیری که درروایات آمده است بایددینش رابگیردو فرارکند.یعنی ازمقابل دشمنانی که به اَشکال مختلف می خواهندبه دین
اولطمه واردکنندبگریزد.
هرکسی،توانایی مقابله وازپادرآوردن دشمن رانداردحفظ خودبیش ازهرچیز دیگری اهمیت دارد.
امام جوادمیفرماید: بعدازمرگ پسرم علی(حضرت هادی) نوری ظاهرمی شود (حضرت عسکری) سپس نورپنهان می گردد(زمان غیبت امام زمان)پس وای برکسی که به شک وتردیدافتد وخوشابه حال آن غریبی که دین خود رابردارد وفرارنماید.
درزمان غیبت،غریبانه زیستن انسان رادربرابرانحرافات بهترحفظ می کند.این صفتی است که مؤمنان ازامام غریب خودحضرت بقیه الله به ارث میبرند«غیبت نعمانی،باب10»
انشاءالله ما از ایمان نگهدارنده های زمان غیبت باشیم وبه افتخارسربازی امام زمان درعصرحضور نائل آییم. به امیدآنروز....
یکی ازاعمالی که سیدبن طاووس(ره) به آن بسیاراهمیّت می داد،صدقه برای حفظ وجودمقدّس امام زمان بوده است چون یکی ازتکالیف زمان غیبت،صدقه دادن برای حفظ وجود مبارک امام زمان است.
به طورکلّی صدقه آثاری دارد:
یکی اینکه صدقه نمایشگرصداقت ایمان مؤمن است که با انجام آن نشان می دهد تاچه حددروادی ایمان وخدا پرستی صادق است وازاین طریق نیازمندیهای مؤمنان رفع می گرددو رفاه عمومی به وجودمی آیدو همچنین صدقه یکی ازعوامل سازندگی انسان نیزهست.
چنان که قرآن کریم می فرماید:
ای رسول ما:توازمؤمنان صدقات را دریافت کن تاباآن صدقات نفس آنهاراپاک وپاکیزه سازی.مؤمن صـدقه را بایـدیا برای فایده وغرضی که درنظرداردبدهد ویابرای حفظ جان خودویا محبوب وعزیزی که بسیارنزداوگرامی است،وچه محبوبی بالاترازامام زمان که اصلاح بسیاری ازاموردینی وآخرتمان بستگی به وجود وسلامتی آن حضرت داردواین مطلب به دلیل عقل ونقل ثابت است که هیچ شخصی عزیزتر وگرامی تراز وجود مقدّس امام زمان نیست ونبایدباشد بلکه حضرتش باید محبوبترازنفس خودمان باشدواگرچنین اعتقادی نداشته باشیم درایمان ومعرفتمان نسبت به آن حضرت ضعف وخللی وجوددارد.
لذاسید(ره) به فرزند خود سفارش می فرمایدکه: ابتداکن به صدقه دادن برای آن حضرت قبل از اینکه برای خودت وعزیزانت صدقه بدهی.
بایدتوجه داشت که آن حضرت هیچ احتیاجی به صدقه ودعای ماندارد بلـکه ازشــؤن بنـدگی وادای بعضـی حقوق بزرگ آن حضرت است وخودیک نوع اظهار محبت ودوستی به آنجناب است واین عمل راه وسببی است برای جلب رضایت پروردگاروحصول قرب به خداوند درقضای حوائج ودفع بلا.
لذاآثارصدقه به انفاق کنندگان آن می رسد مخصوصاًاگرانفاق برای اظهارمحبّت ودعابرای وجودمقدس امام باشد.
طلبه ای موثق راجع به صدقه دادن برای وجودمقدس امام زمان می گفت: شبی ازحرم امام رضاuبه طرف مدرسه می آمدم درآن شب بسیار برای امام زمانم دعاکردم ودرفراقش اشک ریختم دروقت برگشتن ازحرم به بازار سرشوررسیدم که فقیری جلوی مرا گرفت وازمن چیزی خواست، هرچه دست درجیب لباسم کردم چیـزی پیدا نکردم مـگریــک پنج ریالی،آن راباآنکه کم بودبا شرمندگی به آن فقیردادم ونیّت کردم که این صدقه برای حفظ وجودمقدّس امام زمانم باشد.
فردای آن شب هنگامی که برای حضوردردرس به بازارسرشوررسیدم یکی ازکسبه که مرامی شناخت تا چشمش به من افتاد مراباصدای بلند صدازد،وقتی که پیش اورفتم گفت: دیشب چه عملی انجام دادی؟ گفتم: مگرچه شده است؟
گفت: دیشب درعالم رؤیادیدم حضرت بقیه اللهuسواربراسب سفید رنگی هستندوواردبازارسرشورشدند وجمعیّتی پشت سرآن حضرت در حرکت بودندکه فرمودند: آمده ام جزای فلان طلبه رابدهم واسم تورا بردند.
من با شنیدن این خبردلم شکست ومتوجه محبّت ومهربانی امام زمانم شدم وگفتم دیشب من برای آن حضرت صدقه ناچیزی دادم.
سیدبن طاووس(ره) درکتاب «امان الاخطار» درضمن دعایی که برای صدقه دادن دروقت سفرذکرمی کند می نویسد:خدایا،این صدقه ازآن تو وبرای تواست وصدقه ای برای سلامتی مولایمان حضرت مهدیu می باشد،براودرودفرست آن هنگام که درسفراست ودرتمام حرکتهاو استراحتهایش،درتمامی اوقات شب وروزش وصدقه ای برای هرچه که متعلق به اوست.
«برگرفته از:کتاب امام زمان وسیدبن طاووس»
گفتارهایی ازآیت الله بهجت
بهترین کار برای به هلاکت نیفتادن در آخرالزّمان،دعای فرج امام زمانu است؛ البته دعایی که در همة اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر کسانی در دعا جدّی و راستگو باشند، مبصراتی (دیدنیهایی) خواهند داشت. باید دعا را با شرایط آن خواند و «توبه از گناهان» از جملة شرایط دعا است.
مخصوصاًدعای شریف «الهی عظم البلاء» را بخوانیم و از خدا بخواهیم که صاحب کار را برساند. با او باشیم. اگر رساند که رساند و اگر نرساند حداقل از کنار او دور نشویم. از رضای او دور نرویم.امام زمان حرفهایی [را] که ما با یکدیگر میزنیم، میداند. در هر حال برای تعجیل در امرفرج و رفع نگرانیها و گرفتاریها و نجات و اصلاح حال مؤمنین [این دعا] را بخوانیم: «اللّهمّ اکشف هذه الغمّة عن هذه الامّة بظهوره» خداوندا با ظهور حضرت حجّت این ناراحتی و نگرانی را از این امّت برطرف نما! تنها انتظار فرج کافی نیست «تهیّأ» (= آمادگی)، اطاعت و بندگی نیز لازم است؛ مخصوصاً با توجّه به قضایایی که پیش از ظهور امام زمان u واقع میشود به حدّی که «ملئت ظلماً و جوراً». خدا میداند که به واسطة ضعف ایمان بر سر افراد چه میآید. خدا کند که ظهور آن حضرت با عافیت مطلق برای اهل ایمان باشد و زود تحقّق پیدا کند.
ابتلاءات شیعه امروز بسیار زیاد است. از ظلم و ستم و بلا و فشاری که بر سر اسلام و مسلمانان به خصوص اهل ایمان میآید، کارد به استخوان رسیده است. بیماریهای مختلف و حوادث زیاد شده است. باید در مشاهد مشرّفه و مواقف مهمّه برای رفع ابتلائات شیعه دعا کرد و تضرّع نمود. ما باید از همه بخواهیم که متوسل شوند و دعا کنند و تضرّع نمایند تا بلکه فرجی حاصل شود.دعای فرج اگر موجب فرج عمومی نشود برای دعا کننده موجب فرج خواهد بود. إنشاءالله چنانچه در بعضی از روایات آمده: «دعا کنید که در آن فرج شماست». برخی از مردم به مرحوم آقای شیخ حسنعلی تهرانی متوسل میشدند و نتیجه میگرفتند ولی متوجّه امام عصرuنیستند. ما باید به بیش از اینها به امام عصرu متوسل باشیم تا نتیجه بگیریم. اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود حضرت صاحب(ع) را بشناسد و به آن پناه برند امکان ندارد که از آن ناحیه مورد عنایت واقع نشوند.از ازمهمترین دعاها،دعای فرج امام زمان u است. همة مشکلات مردم و حکومتها از غیبت آن حضرت است. برای رفع مشکلات اجتماعی و حوائج مردم باید همانطوری دعا کرد که انسان برای رفع مشکل خودش دعا میکند. دعا اگر دعا باشد تأثیر خواهد کرد». دعای دعای تعجیل فرج دوای دردهای ماست،در روایت است که در آخرالزمان همه هلاک میشوند، مگر کسانی که برای فرج دعا کنند. «إلّا من دعا بالفرج» ائمهu ما با این بیان، خیلی به اهل ایمان و شیعیان عنایت کردهاند تا خود را بشناسند. یعنی اگر برای فرج دعا میکنید علامت آن است که هنوز ایمانتان پابرجاست. [معصومین] فرمودهاند: در آخرالزمان این دعای فرج را که دعای «تثبیت در دین» است بخوانیم: «یا الله، یا رحمان، یا رحیم یا مقلّب القلوب، ثبّت قلبی علی دینک» درزمان غیبت به خواندندعای«اللّهمّ عرّفنی نفسک...» سفارش شده است. به حجّ که میروید اهمّ حاجات را از خدا بخواهید و آن فرج حضرت ولیّعصر است که فرج بشریّت است. بعد از آن نابودی حکومتهای فاسد و جائر را بخواهید. خدا کند راهی برای «شرح صدر» پیدا کنیم که به واسطة رئیس و [سَروَرمان] تحیّر قلبیمان برطرف شود. « فرج » ولو یک ساعت باشد، بعد از آن روشنایی است ائمهu ما این مطلب را با ما اتمام حجّت کردهاند و فرمودهاند: «برای فرج بسیار دعا کنید»، البته نه با لقلقة زبان. خودامام در مسجد سهله، جمکران، در خواب و بیداری در گوش افرادی از دوستانش بدون اینکه او را ببیند، فرموده است: « فرج من نزدیک است، دعا کنید» یا به نقلی فرموده: « فرجم نزدیک شده دعا کنید «بداء» حاصل نشود». چه مصائبی برامام زمان uکه مالک همة کرة زمین است وارد میشود. آن حضرت در چه حالی هستند و ما در چه حالی! او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد و ما چقدر از مطلب غافلیم و توجه نداریم. کسانی که در خواب و بیداری تشرّف حاصل نمودهاند از آن حضرت شنیدهاند که فرموده است: «برای تعجیل فرج من زیاد دعا کنید». خدا میداند تعداد این دعاها باید چقدر باشند تا مصلحت ظهور فراهم آید. باید دعا را با شرایط آن انجام داد و توبه از گناهان از جمله شرایط دعا است. چنانکه فرمودهاند: «دعاء التائب مستجاب» نه اینکه برای تعجیل فرج دعا کنیم [در حالی که] کارهایمان برای تبعید (= به تأخیر انداختن و دور کردن) آن حضرت باشد. خدا خداچه صبری داده به حضرت غایبuکه هزار سال میبیند بر سر مسلمانها چه بلاهایی میآید و خود آنها چه بلاهایی بر سر هم میآورند و همه را تحمّل میکند. امیدواریم خداوند برای یک مشت شیعة مظلوم، صاحبشان را برساند زیرا در عالم چنین سابقه نداشته و ندارد که رئیس و رهبری از مریدان و لشکرش این قدر غیبت طولانی داشته باشد. چه باید گفت؟ معلوم نیست تا کی! در تمام امّتهای گذشته مقدّر شده است ولی در هیچ امّتی چنین غیبتی با وقتِ نامعلوم و غیر مقدّر اتفاق نیفتاده است.اگر اگربدانیم دعای ما اثر دارد و باز دعا نکنیم، مقصرّیم. حضرت غایبu عجب صبری دارند! با اینکه از تمام آنچه که ما میدانیم یا نمیدانیم اطّلاع دارد و از همة امور و مشکلات و گرفتاریهای ما باخبر است.خودحضرت مهدیuهم منتظر روز موعود است و خودش میداند که چه وقت ظهور میکند. اینکه گفته میشود آن حضرت وقت ظهورش را نمیداند، درست نیست.دعای تعجیل فرج دوای همه دردهای ماست. میپرسند: «چرا این همه دعا میکنیم مستجاب نمیشود؟» [پاسخ این است:] شرط استجابت دعا، توبه است. لذا ملائکه میگویند: چرا دعا را با شرطش که توبه باشد به جا نمیآورید تا مستجاب شود؟ ما بایدامام زمانu را حاضر فرض کنیم. هرجا میرود، برویم و میتوانیم! ولی گویا نمیخواهیم در راه رضای آن حضرت باشیم، نه اینکه رضای آن حضرت را نمیدانیم یا نمیتوانیم تحصیل کنیم. مهمتر از دعا برای تعجیل فرج دعا برای ایمان و ثبات قدم در عقیده و عدم انکار آن حضرت تا ظهور او میباشد. اگر ظهور آن حضرت نزدیک باشد، باید هر کس خود را برای آن روز مهیّا سازد از جمله آنکه از گناهان توبه کند. همین توبه باعث میشود که این همه بلاهایی که بر سر شیعه آمده، از سر شیعه رفع و دفع گردد. آقایی که زیاد به مسجد جمکران میرود، میگفت: امام زمانu را در مسجد جمکران دیدم به من فرمود: «به دلسوختگان ما بگو برای ما دعا کنند». او هزار سال است که زندانی است. لذا هر کسی که برای حاجتی به مکان مقدّسی مانند مسجد جمکران میرود باید که اعظم حاجت (= بزرگترین خواسته) نزد آن «واسطة فیض» یعنی فرج خود آن حضرت را از خدا بخواهد. حضرت غایبuدارای بالاترین علوم است و «اسم اعظم» پیش از همه در نزد خود آن حضرت است، با اینهمه به هر کس که در خواب یا بیداری به حضورش مشرّف شده، فرموده است: «برای من دعا کنید». در حالی که امام زمانu مُرده را زنده میکند، خود در زندان وسیع [دنیا] به سر میبَرد. امّا در مورد خود حق ندارد، هرچند برای دیگران مخصوصاً در امور فردی عنایت خاصّی دارد امّا در امور اجتماعی که مربوط به خود آن حضرت است، خیر! خدا کند ارتباط شیعه و اهل ایمان، با امام زمان uقوّت بگیرد تا در مقام صبر، صبر و تحمّل کنند. [یقیناً] دعا در امر تعجیل فرج آن حضرت مؤثر است، امّا نه لقلقة زبان و «عجّل فرجه» خشک و خالی.دعای فرج مثل نماز نافله، عمل مستحبّی است. یعنی راستی وجدّی از غیبت امام متأثر باشیم و از خدا بخواهیم که فاصلة هزار و چندصد ساله را که میان مردم و «واسطة فیض» افتاده است، برطرف شود و به پایان برسددعای باحالِ حُزن و اندوه و با تأثر قلبی از مردم واقع نمیشود. اگر میشد، قطعاً وضع اینطور نبود. راه خلاص از گرفتاریها، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّعصرuآن هم با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه تا رابطة ما با ولیّامر و امام زمان u قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد و قوّت رابطة ما با ولیّامرuهم در اصلاح نفس است.
راههای ارتباط باامام عصر<\/h3> |
راه ایجاد و ارتباط با اهل بیتuو مخصوصاً حضرت ولیّعصرu عبارت است از «معرفت خداوند متعال» و بعد «اطاعت محض از پروردگار». این دو، موجب حبّ به خداوند و محبّت نسبت به همة کسانی که خداوند آنها را دوست میدارد؛ مثل انبیا و اوصیا مخصوصاً علاقه و ارتباط با محمّد و آل محمّدuمیشود که نزدیکترین آنها به ما حضرت صاحبالامرuاست.
لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولیّعصرu تشرّف حاصل کند. بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز و سپس توسل به ائمهu بهتر از تشرّف باشد، زیرا هرجا که باشیم آن حضرت میبیند و میشنوند. ضمناً عبادت درزمان غیبت افضل از عبادت درزمان حضور است و زیارت هر کدام از ائمه اطهارu مانند زیارت خود حضرت حجّت است.
درزمان غیبت عنایات و الطاف امام زمانuنسبت به محبّان و شیعیانش زیاد دیده شده. باب بقا و حضور کلّاً مسدود نیست، بلکه اصل «رؤیت جسمانی» را هم نمیشود انکار کرد. ما در دریای زندگی در حال غرق شدن هستیم. دستگیری «ولیّ خدا» لازم است تا سالم به مقصد برسیم. باید به ولیّعصرuاستغاثه کنیم که مسیر را روشن سازد و ما را تا مقصد همراه خود ببرد.کجا رفتند کسانی که بـا صاحــبالــزّمان ارتـــباط داشتند؟ ما خود را بیچاره کردهایم که قطع ارتباط نمودهایم و گویا هیچ چیز نداریم. اگر بفرمایید: به آن حضرت دسترسی نداریم؟ جواب شما این است که چرا به انجام واجبات و ارتکاب محرّمات ملتزم نیستید. او به همین امر از ما راضی است. ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است.
تنها پیدا کردن و دیدن آن حضرتu مهم نیست. زیرا دیدن آن حضرت در عرفات یا در جای دیگر که همیشه میسور نمیشود و ممکن نیست. [امّا] اگر مشرّف شدید به آن حضرت نگویید که از خدا برای من زن، خانه، دفع فلان بیماری یا امراض بهخصوص و... بخواه. زیرا اینها چندان اهمیت ندارد. همچنین آقای دیگری گفت: در اعتکاف مسجد کوفه آن حضرت را در خواب دیدم که به من فرمود: اینهایی که به اینجا آمدند از مؤمنین خوب هستند ولی هر کس حاجتی دارد و برای برآورده شدن حاجت خود آمده است مانند خانه، فرزند. و هیچکدام برای من نیامدهاند. مطلب همینطور است. هر کدام در فکر حوائج شخصی خود هستیم و به فکر آن حضرت نیستیم.
هر هرکسی باید به فکر خود باشد و راهی برای ارتباط با حضرت حجّت وفرج شخصی خویش پیدا کند؛ خواه ظهور وفرج آن حضرت دور باشد یا نزدیک. عدهای بودهاند که گویا حضرت غایب در پیش آنها حاضر و ناظر بوده است. آن حضرت آنقدر به ما نزدیک و از حال ما باخبر است امّا ما از او غافل و بیخبریم و میپنداریم که دوریم! حیف که ما قــــدردانِ نعمتِ ولایت
نیستیم.حاج محمّدعلی فشندی(ره) هنگام تشرف به محضر حضرت صاحبu عرض میکند: مردم دعای توسل میخوانند و در انتظار شما هستند و شما را میخواهند و دوستان شما ناراحتند. حضرت میفرماید: دوستان ما ناراحت نیستند! کسانی که منتظرفرج هستند که برای خدا و در راه خدا منتظر آن حضرت باشند، نه برای برآوردن حاجات شخصی خود. آری! تشنگان را جرعة وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت میدهند. آیا ما تشنة معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب نمیدهد با آنکه کارش دادرسی به همه است و به مضطرّان عالم رسیدگی میکند؟! آن حضرت از چشم ظالمان محجوب (= پنهان) است. «المحجوب عن اعین الظالمین» امّا کسانی که نه ظالمند و نه رفیق ظالمند و نه با ظالمان معاشرند و نه در خانه و محلّة ظالمان هستند، آن حضرت از دیدة آنها محجوب نیستند. ثانیاً ثانیاً: دیدن با چشم موضوعیت ندارد بلکه طریق و وسیلهای است برای حصول یقین. اگر آدم از پشت پرده، صدایی را شنید و بودن گویندهای را یقین کرد و او برای ما خبرهایی داد که مطابق با واقع شد، [ما] به وجود گوینده، یقین پیدا میکنیم هرچند چشمانمان او را نبیند. . ثالثا:همین دیدن را خیلی از بزرگان علمای ما هم ادّعا کردهاند، که اگر بگوییم آنها دروغگو بودهاند، دیگر معلوم است که ما در چه حالی هستیم.
فواید خواندن دعای فرج
درروایات فوائد متعددی برای دعای فرج آمده است ازجمله اینکه:
مایه ناراحتی شیطان لعین است.
مایه استجابت دعا می شود
باعث نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان می شود باعث آمرزش گناهان می شودشفاعت آن حضرت در قیامت شامل حال اومی شود
نشانه انتظار است فرج مولای ما حضرت صاحب الزمانuزود تر واقع می شود
باعث طولانی شدن عمر است
هنگام مرگ به او مژده می رسد و با او به نرمی رفتار می شود
باعث زیاد شدن اِشراف نور امام زمان(ع) در دل او می شود
محبوبترین افراد نزد خداوند خواهد بودکردار بد او به کردار نیک مبدّل می شوددعای امیرالمومنینuدر حق او در روز قیامت است
بی حساب داخل بهشت می شود